خلاصه داستان : یک معتاد به کار اجتماعی بی دست و پا استعفا می دهد و سپس به آینده جدید خود در یک روستای گرونینگن پر از افراد عجیب و غریب فکر می کند در حالی که مجردان محلی را دور انگشت خود می پیچد.

A socially awkward workaholic resigns on a whim and then contemplates her new future in a Groningen village full of eccentrics while wrapping the local bachelors around her finger.

خلاصه داستان : داستان مرد بیوه ای که با اعلام اینکه خبرهایی برای فرزندانش دارد، آنها را به منظور گذراندن تعطیلات آخر هفته به خانه خود دعوت میکند و به آنها میگوید که در حال ازدواج با زنی 30 سال جوان تر از خود می باشد. پس از آن، بحث سر تقسیم ارث و میراث بالا میگیرد. چه...

A widower invites his children for a family weekend with the announcement that he has news. He is getting married with a 30 years younger woman. The children start the competition for heritage. What is more important: money or family?

خلاصه داستان : هنگامی که جمهوری جوان هلند توسط انگلستان، فرانسه و آلمان مورد حمله قرار می گیرد و با جنگ داخلی خود روبرو می شود، تنها یک مرد، مایکل دو رویتر، می تواند قوی ترین سلاح این شهرستان، ناوگان هلندی را رهبری کند.

When the young republic of The Netherlands is attacked by England, France and Germany and faces its own civil war no less, only one man, Michael de Ruyter, can lead the county's strongest weapon, the Dutch fleet.